loading...
پایگاه اندیشه ندبه
خبرنامه سایت+جوایز ماهانه
https://rozup.ir/up/fanni/baner/2.jpg
mounji بازدید : 340 یکشنبه 15 دی 1392 نظرات (0)

برداشتهایی از نامه امام زمان (عج)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از این نامه ی امام در می یابیم که:

۱-هرکاری را با بسم الله ... شروع کنیم.

۲-در نامه ها و محاورات خود سلام کردن را فراموش نکنیم.

۳-در دین خود اخلاص داشته باشیم.

۴-در هر حالی شکر خداوند را به جای آوریم .

۵-بدانیم و اعتراف کنیم که خدایی جز الله نیست و تنها ذات خداوند است که باقی است.(توحید)

۶-در دعا کردن دعای بر دیگران را مقدم بر دعا برای خود بدانیم.

۷-اگر به خدا ایمان داشته باشیم امداد های غیبی او در سخت ترین شرایط شامل حالمان می شود.

۸-دور از دسترس بودن حضرت و مشخص نبودن محل زندگی ایشان  به دلیل این که صلاح خداوند در این دیده شده است.

۹-تا زمانی که دنیا در دست فاسقان است خداوند ایشان را به مردم نشان نمی دهد.

۱۰-آگاهی از اوضاع شیعیان.

۱۱-کوتاهی نکردن در رعایت حال شیعیان.

۱۲- داشتن تقوا و اعتماد کردن به خدا و ائمه اطهار (ع).

۱۳-پناه بردن به خدا و ائمه (ع) در زمان هجوم فتنه ها و امتحانات.

۱۴-ازدیاد فتنه ها و امتحانات نشانه نزدیک شدن فرج و یک امتیاز برای افراد با ایمان است.

۱۵-تقیه در برابر دشمنان.

۱۶-لزوم داشتن علم و دانش و دوری از جهل و نادانی.

۱۷-عبرت گرفتن از سرگذشت پیشینیان و آگاهی به زمان خویش.

۱۸-اطاعت کردن از خدا و رسولش برای تقرب به خدا و ائمه.

۱۹-دوری از گناه.

۲۰-ناگهانی بودن قیامت و مرگ و این که توبه در حال مرگ هیچ سودی به حال انسان ندارد.(معاد)

۲۱-خداوند نور خود را کامل می کند حتی اگر دشمنان نخواهند.

حال تعدادی از این برداشت ها را بررسی می کنیم:


 

۱-شروع هر کاری با بسم الله الرحمن الرحیم

هرکس خواستار پیمودن راه راست باشد باید از این دو دریای نور (قرآن و اهل بیت) بهره گیرد تا به سرمنزل نجات بار یابد

از جلوه های زیبای رحمت بی انتهای الهی آفرینش جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» است که در نهایت زیبایی ظاهری و باطنی بر تارک همه ی نخستین های دو جهان می درخشد و نور افشانی می کند.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، نخستین جمله ی کتاب آفرینش و آغازین جمله ی کتاب های آسمانی و نیز قرآن کریم و اولین آیه ی تمام سوره ها و تاج آن هاست.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، آغاز گر همه ی کارها و مایه ی برکت آن هاست.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، کلید در طاعات و اسم اعظم الهی و در بردارنده ی بزرگ ترین نانم های خداوند است.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، نماد مهر الهی و مایه ی طهارت از گناهان است.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، مایه ی اجابت دعا و شفای درد هاست.

« بسم الله الرحمن الرحیم»، مایه ی سنگینی میزان در قیامت و نماد بندگی خدای رحمان است.

«بسم الله الرحمن الرحیم»، برطرف کننده اندوه ها و شادی آفرین است.

آموزه ی استفاده از «بسم الله الرحمن الرحیم» از سنت های پسندیده ای است که در عمق جان ایرانیان نفوذ کرده و آن را در گفت گو ها ،آیین ها، رسم ها و سنت های خود به فراوانی به کار می برند.

اسم؛ این کلمه در لغت بمعناى لفظى است که بر مسمى دلالت کند، و این کلمه از ماده (سمه) اشتقاق یافته ، و سمه به معناى داغ و علامتى است که بر گوسفندان مى زدند، تا مشخص شود کدامیک از کدام شخص است ، و ممکن هم هست اشتقاقش از (سمو) به معناى بلندى باشد، به معنی رفعت و بلندی که این صحیح تر است.

لفظ جلاله( الله)، اصل آن (ال اله) بوده ، که همزه دومى در اثر کثرت استعمال حذف شده ، و بصورت الله در آمده است ، و کلمه( اله )از ماده(اله) باشد، که به معناى پرستش است، ممکن هم هست از ماده (و ل ه ) باشد، که بمعناى تحیر و سرگردانى است ،و اگر خدایرا اله گفته اند، چون و معبود است ، و یا بخاطر آن است که عقول بشر در شناسائى او حیران و سرگردان است .

کلمه (رحمان ) صیغه مبالغه است که بر کثرت و بسیارى رحمت دلالت مى کند، و کلمه(رحیم ) بر وزن فعیل صفت مشبهه است ، که ثبات و بقاء و دوام را میرساند، پس خداى رحمان معنایش خداى کثیر الرحمه ، و معناى رحیم خداى دائم الرحمه است ، و بهمین جهت مناسب با کلمه (رحمن) این است که دلالت کند بر رحمت کثیرى که شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤ منین و کافر مى شود، و نیز بهمین جهت مناسب تر آنست که کلمه (رحیم ) بر نعمت دائمى ، و رحمت ثابت و باقى او دلالت کند، رحمتى که تنها بمؤ منین افاضه مى کند، و در عالمى افاضه مى کند که فنا ناپذیر است ، و آن عالم آخرت است.

تفسیر المیزان ج ۱؛ذیل آیه بسم الله الرحمن الرحیم.



۲- سلام کردن

یکى از یاران امیرالمؤمنین (ع ) او را پرسید: آیا به گناهکار این امت سلام کنیم ؟ و او فرمود:
پروردگار، او را شایسته توحید دیده است و شما شایسته سلام نمى بینید؟
و نیز فرمود: در حالى که خود، به کارهاى رسوا کننده دست مى یازى ، بر عمل زشت دیگرى مخندید!
و نیز فرمود: درمانده اى که به آرزویش نمى رسد، از آن رو ناکام مى ماند که خواسته خویش را با دوراندیشى نمى جوید.
و نیز فرمود:
چون گناهى در نظر تو بزرگ جلوه کند، حق خدا را بزرگ انگاشته اى . و چون گناه را کوچک انگارى ، حق پروردگارت را به حقارت گرفته اى . و گناهى را که تو بزرگ پندارى ، خدا آن را کوچک شمارد و گناهى را که کوچک شمرى ، آن را بزرگ قلمداد مى کند.
و نیز گفت : چون مؤمنى را به گناهى مبتلا بینم ، او را با جامه خویش ‍ مى پوشانم .
و نیز فرمود: آن که چیزى بخرد، که به آن نیاز ندارد، چیزى را خواهد فروخت که به آن نیازمندست .

کشکول شیخ بهایی،اواخر دفتر اول

فضیلت سلام کردن

سلام که با سلامت ، هم خانواده است معنایش نفى خطر یا ملزوم آن است . این شعار اسلامى که به عنوان تحیت ادا مى‏شود و در قرآن کریم مورد تاکید قرار گرفته، شاید یکى از حکمت هایش این باشد که هر انسانى در زندگى دایماً نگرانیها ، خوفها و دل واپسی هایى دارد و با هر کسى مواجه مى‏شود چون احتمال مى‏دهد که از ناحیه وى ضررى به او برسد این نگرانى را دارد.پس اولین چیزى که در هر برخوردى مطلوب است رفع این نگرانى است ، یعنى انسان احساس کند که از طرف آن شخص ضررى به او نمى‏رسد و هیچ چیز براى انسان مهمتر از دفع ضرر نیست و بعد نوبت مى‏رسد به جلب منفعت . این است که در اولین برخورد بهترین چیزى که باید رعایت‏بشود همین تامین دادن به طرف است که از ناحیه من به شما ضررى نمى‏رسد.

"سلام" نام دیگر قرآن کریم

از این رو در موارد زیادى «سلام‏» با «آمین‏» در قرآن کریم توأماً ذکر شده است. مى‏دانید یکى از اسم هاى خداى متعال « سلام‏ » است و آن جا که این اسم در قرآن کریم ذکر شده به دنبالش «مؤمن‏» هم آمده است: «السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ »(حشر / ۲۳ ) خداست که سلامتى را تأمین و خطر را از دیگران رفع مى‏کند. «مؤمن‏» در این جا یعنى کسى که ایجاد امن مى‏کند.

در روز قیامت‏ به مؤمنین گفته مى‏شود: «ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ ؛ با سلام و امن وارد بهشت‏شوید.» (حجر / ۴۶ ) به هر حال اهمیت موضوع سلام به خاطر این است که به طرف، احساس آرامش و امنیت‏خاطر مى‏دهد و این در زندگى اجتماعى خیلى مهم است.



۳- اخلاص در دین

دلت را خانه ی ما کن مصفا کردنش با من                 به ما در خود افشا کن مداوا کردنش با من

بیا و قطره ی اشکی که من هستم خریدارش                بیا و قطره ی اخلاص دریا کردنش با من

اهمیت اخلاص

اخلاص به معنای پاک بودن رفتار و کردار آدمی از تظاهر و ریا و سایر امور شرک آمیز است. و از صفات بسیار ارزنده ای است که خداوند متعال برخی از بندگان خود را به دارا بودن این مراحل عالی آن ستوده است. خداوند درباره ی حضرت موسی(ع) می فرماید:

«وَاذکُر فِی الکِتابِ مُوسی اِنَّهُ کَانَ مُخلَصَاً وَ کَانَ رَسُولاً نَبِیّاً» (به یاد آور در کتاب ، موسی را؛ به درستی که او مخلص بود و رسول و پیامبر بود.) مریم،۵۱

و درباره ی حضرت یوسف (ع) می فرماید:

«اِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلَصینَ» (به راستی او از بندگان مخلص ما بود) یوسف، ۲۴

این گونه شخصیت های بزرگ از درجه ی مخلِصین گذشته و به مقام مخلَصین راه یافته اند.

امام جواد (ع) اخلاص را یکی از صفات سیصد و سیزده تن از بزرگترین یاوران امام عصر ارواحنا فداه می دانند و آنان را به دارا بودن این خصلت می ستایند و می فرمایند:

«فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّهُ مِنْ أَهْلِ الْإِخْلَاصِ أَظْهَرَ أَمْرَ» (آن گاه که این عده از اهل اخلاص ،در خدمت حضرت مهدی (عج) گرد آیند ،آن بزرگوار امر خود را ظاهر می فرماید.) بحار الانوار ،ج۵۲ ، ص۲۸۳

چون آن بزرگوار از قدرت های خارق العاده و از توانایی های غیر عادی بهره مندند ، اخلاص از صفات ضروری آنانست تا از قدرت های روحی خود، کاملاً در تحت سیطره ی ولایت امام زمان (عج) استفاده کنند.

اثر و نتیجه ی اخلاص

اگر رفتار و کردار ما بر اساس پیروی از نفس باشد، عمر ما تباه شده ونتیجه ای از زندگی دنیا، جز خسران و زیان در آخرت نخواهیم دید؛ ولی اگر اعمال ما به خاطر داشتن اخلاص  ، برای خدا باشد، زندگی ما پر ثمر می شود و بهترین نتیجه های مطلوب را در دنیا و آخرت بدست می آوریم.

وقتی که ثمرات کردار انسان جمع آوری شد، اجتماع آن ها نیروی بزرگی را تشکیل می دهد. همچون قطرات آب که پیوستن آن ها به یک دیگر دریای پهناوری را بوجود می آورد.

اخلاص نیز ثمرات رفتار انسان را جمع می کند و قدرت عظیمی را در نفس ایجاد می نماید.



۴-شکر خدا

«و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید»(و به یاد بیاورید آن زمانى را که - پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاسگزارى کنید، حتما افزونتان دهم و اگر کفران کنید، عذاب من بسیار سخت است) ابراهیم،۷

یکی از ابعاد والای اخلاقی و اجتماعی ، تشکر و سپاسگزاری از کسی است که از جانب او لطف و نعمتی به ما رسیده است . در روایت آمده است که قدردانی و شکر از مخلوق ، به منزله شکر از خالق است

راغب درکتاب مفردات می گوید: شکر همان تصور نعمت و اظهار آن است و نقطه مقابل آن کفر است که فراموشی نعمت و پوشاندن آن می باشد ایشان شکر را به شکر قلب،‌ یعنی اندیشه درباره نعمت و شکر زبان یعنی ثنا گفتن بر نعمت دهنده وشکر سایر اعضا، یعنی قدردانی و پاسخ گویی در برابر نعمت تقسیم کرده است.

البته باید اعتراف کرد که حق شکر الهی را کسی نمی تواند ادا کند همان گونه که امام سجاد(ع) در مناجات خود می گوید: چگونه می توانم حق شکر تو را به جا آورم در حالی که همین شکر من نیاز به شکری دارد و هر زمان که می گویم الحمدلله بر من لازم است که به خاطر همین توفیق شکرگزاری بگویم لک الحمد.

بنده همان به که زتقصیر خویش

عذر به درگاه خدا آورد

ورنــه ســـزاوار خــداونــدیـــش

کس نتواند که بجا آورد

از دســت و زبــان کـــه بر آید

کز عهده ی شکرش بدر آید

در بعضی از روایات آمده است که شکر هر نعمتی حتی اگر بزرگ باشد این است که حمد خدای را به جا آوریم

امام صادق(ع) از مسجد بیرون آمد دید مرکبش گم شده است . حضرت فرمود: اگر خدا آن را به من برگرداند حق شکرش را می گزارم چیزی نگذشت که آن را آوردند. ایشان فرمود: الحمد لله . شخصی عرض کرد: مگر نفرمودی حق شکر خدا را می گذارم ؟ فرمود: مگر نشنیدی گفتم (یعنی با گفتن همین کلمه حق شکر بجا آورده می شود) اصول کافی،ج۳،ص ۱۵۱

البته شکر در مرتبه عالی، به کارگیری نعمت در جهت مشروع است از این رو امام صادق(ع) می فرماید: "شکر نعمت ها پرهیز از گناهان است" اصول کافی،ج۳،ص۱۵۰

بهترین شیوه تشکر از الطاف و نعم الهی این است که با قلب خود اعتراف کند و بفهمد که این نعمت از جانب خدا به او داده شده است.

مهم ترین بخش شکر گزاری همان شکر عملی است. کسانی که اسراف می کنند و یا بخل می ورزند واز چشم و گوش و زبان خود در مسیر گناه استفاده می کنند همه آن ها نا سپاس اند. از این رو شکر گزار واقعی در میان انسان ها کم هستند. قرآن مجید می فرماید: (کمی از بندگان من شکر گزارند.)(سبا-۱۳)

امام رضا(ع)می فر ماید:«کسی که ازبخشنده ی از مخلوقین تشکر نکند شکر خدا را بجا نیاورده است».(عیون اخبار الرضا،ج۲،ص۲۴)



۵- شریکی برای خداوند قائل نباشیم و بدانیم که تنها ذات خدا باقی است.(توحید)

مهم ترین اعتقاد دینی و پایه و اساس تمام دین، توحید است. بدون اعتقاد به آن، هیچ اعتقاد دیگری اعتبار ندارد. نگرش توحیدی بر تمام آیات قرآن سایه افکنده و مانند روحی در پیکره ی معارف و احکام دین حضور دارد و به این پیکره حیات بخشیده است.

توحید به معنای «یگانگی و بی همتایی» است و اعتقاد به آن، یعنی اعتقاد به این که خداوند یگانه است و شریک و همتایی ندارد.

مراتب توحید

الف- توحید ذاتی

منظور از توحید ذاتی این است که خداوند در ذات خود یکتاست و تنها ذاتی است که از هیچ جهتی به هیچ موجودی نیازمند نیست. او تنها مبدا و خالق جهان است.موجودات همه از او هستند و او از چیزی بوجود نیامده است. به عبارت دیگر، جهان نه از اصل های متعدد پدید آمده و نه به اصل های متعدد باز می گردد؛ از یک اصل پدید آمده و به همان نیز باز می گردد قرآن کریم این حقیقت بزرگ را این گونه به انسان ها یادآور می شود:

«قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ»(بگو او خدایی یکتاست) اخلاص-۱

«قُل اللهُ خالِقُ کُلِّ شَیءٍ وَ هُوَ الواحِدُ القَهّارُ»(بگو خدا آفریننده ی همه چیز است و او یکتای قهر کننده است) رعد-۱۶

شرک ذاتی در مقابل توحید ذاتی قرار دارد و بدین معناست که دو یا چند خدای مستقل و بی نیاز وجود دارند و هر کدام خالق بخشی از جهان هستند یا این که با همکاری یک دیگر، به طور دسته جمعی این جهان را آفریده اند.

اگر چند مبدا و چند خالق برای جهان تصور کنیم، هر کدام از آن ها را محدود و ناقص فرض نموده ایم، زیرا هریک از خدایان کمالاتی را باید داشته باشد که دیگری آن کمالات را ندارد وگرنه همگی عین همدیگر می شوند و دیگر، چند خدا نیستند. چنین خدایان ناقصی، نیازمند هستند و هریک به خالق کامل و بی نیازی احتیاج دارند که نیاز اورا برطرف نماید. در حالی که خدا، آن موجودی است که نیازمند نباشد. پس خدا به معنای موجود بی نیاز، فقط یکی است.

ب-توحید افعالی

خداوند برای اداره ی جهانی که خود آفریده، نیاز به هیچ یک از مخلوقات خود ندارد. همچنین هیچ مخلوقی در کار های خود بی نیاز و مستقل از خدا نمی تواند عمل کند؛ زیرا هر موجودی هرچه دارد از خدا دارد. هر فعلی و هر کاری در جهان، متکی به نیرو و قدرت خداست و همه ی آثاری که از مخلوقات ظاهر می شود به اذن و اراده ی اوست.

از این رو نه تنها وجود ما از خداست، بلکه نیرو و توان ما در انجام کارها نیز از اوست. پس شایسته است این اعتقاد را در نماز ها یادآور شویم که:

«بحَولِ اللهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقعُدُ»(به یاری خداوند و نیروی او برمی خیزم و می نشینم)

در مقابل توحید افعالی،«شرک افعالی» قرار دارد.اگر کسی تصور کند که مخلوقات، در افعال و کار های خود مستقل از خدا عمل می کنند و خداوند برخی از کار های جهان را به مخلوقات خود واگذار کرده، گرفتار این نوع شرک شده است. گاهی شرک افعالی به طور مخفی و پنهان وارد اندیشه ی برخی انسان ها می شود.

به طور مثال، کسی که فکر کند آب و دارو در رفع تشنگی و در شفا بخشی، مستقل از خداوند تاثیر می گذارند، به شرک خفی دچار شده اند.



۶-دعا

ارتباط مستقیم با خداوند و تضرع و نیایش به درگاه او آداب و شیوه ی خاصی دارد که باید رعایت شود لذا برخی از آن ها را یادآور می شویم:

الف)هر کاری باید با نام خدا شروع شود ،البته این وظیفه در دعا که از امور معنوی و ملکوتی است بیشتر باید رعایت شود.چنان که رسول خدا (ص) فرمودند:

«برگشت داده نمی شود دعایی که اولش بسم الله الرحمن الرحیم باشد.»(بحار الانوار،ج۹۳،ص۳۱۳)

ب) دعا کننده باید قبل از دعا خدا را مدح و تمجید کند چنان که از امیر المؤمنین نقل شده است که فرمودند:

«هرگاه خواستید دعا کنید قبل از دعا خدا را مدح و تمجید کنید» (بحار الانوار،ج۹۰،ص۳۱۵)

ج) از آداب دعا بعد از حمد و ستایش خدا صلوات بر پیغمبر و آل او ، اعتراف به گناهان گذشته و اظهار ندامت از آن ها است ؛ چنان چه در توبه ی حضرت آدم در قرآن آمده است:

« قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ‌‍ »(اعراف،۲۳)

(کفتند پروردگارا ما به خویشتن ستم کردیم و اگر مارا نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیان کاران خواهیم بود.)

د) ذکر صلوات بر محمد (ص)و آلش:

رسول خدا (ص) فرمودند:

«درود و صلوات شما بر من مایه ی اجابت دعای شما و زکات اعمال شما به حساب می آید.»(میزان الحکمه،ج۳،ص۲۰۶)

ه)دعای دسته جمعی:

از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند:

« هیچ گاه چهار نفر با هم تجمع نکردند که برای مطلبی به درگاه خدا دعا کنند مگر آن که با اجابت آن دعا از هم جدا شدند.» (اصول کافی ت مصطفوی،ج۴،ص ۲۴۲)

و) عمومیت دادن و برای همه دعا کردن:

از امام صادق (ع) روایت شده که رسول خدا (ص) فرمودند:

«هرگاه یکی از شما دعا کند باید همه را دعا کند زیرا که به اجابت نزدیک تر است.»(اصول کافی،ج۴،ص۲۴۳)

ز)اصرار و پافشاری در دعا:

امام صادق(ع) فرمودند:

«به خدا سوگند هیچ بنده ای در دعا و پافشاری و اصرار به درگاه خدای عزّوجلِ نکند، مگر آن که حاجتش را برآورد.» (اصول کافی،ج۲،ص۴۷۵)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    صفحات ویژه

     

    استاد رحیم پور ازغدی


         استاد رائفی پور

    تبلیغات
    بنر120 در 240.jpg
    آمار سایت
  • کل مطالب : 545
  • کل نظرات : 217
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 277
  • آی پی امروز : 87
  • آی پی دیروز : 44
  • بازدید امروز : 243
  • باردید دیروز : 107
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 714
  • بازدید ماه : 3,287
  • بازدید سال : 44,938
  • بازدید کلی : 724,786
  • کدهای اختصاصی
    لوگوی حمایت از ما

    http://up.hossein-ezzati.ir/up/hossein-ezzati/nodbe2.jpg


    لوگوی همسنگران